فرزادواژهنامه آزادبهترین زاده شده اسم کردی است,از دو بخش تشکیل شده,فره(زیاد)و زات که تغییر پیدا کرده به مرور زمان یعنی(شجاعت)و معنی کلی آن شجاع و بی باک.
گریکواژهنامه آزاد(بوشهر) Gorik؛ فرسایش برآمدگی کوه در دهانۀ دره که بر اثر حرکت آب و سیلاب ایجاد شده و قسمت های سست از بین رفته ولی قسمت های محکم تر مانده و شبیه دالان روبازی شده
کفلهواژهنامه آزادتپه یا (کوه .. بلندی) که زیر آن بر اثر فرسایش یا عوامل طبیعی یا غیر طبیعی خالی شده باشد
خوفواژهنامه آزاد(خ ُ )(غیررسمی)(مستعمل فقط در گفتار) سخت، پیچیده، بسیار مشکل، طاقت فرسا، چنان دشوار که از نزدیک شدن به آن بیم رود. مثال:تیمشون تمرینای خوفی میکنه.