فرخواژهنامه آزادبه فتح ف و سکون ر به معنی جوجه ی ماکیان جمع آن فروخ در ابیات سنایی فِرَخْ:(ferakh) در گویش گنابادی یعنی گشاد ، پر پهنا ، بزرگ
نافچهواژهنامه آزاداز آنجا که این شهر دارای قدمتی کهن میباشد ونام قبلی آن غرقاب بوده وکوهای موازی کنار آن آثار زندگی دیده شده وبه مرور این آب کمتر شده وتبدیل به رودخانه ای بزرگ شد
علی آباد ساداتواژهنامه آزادعلی آباد سادات بعد از مشخصات جغرافیایی که در لغت نامۀ دهخدا برایش ذکر گردیده، چنان که مشهور است، آقای آسید علی مازندرانی در اواخر دورۀ زندیه و اوایل دورۀ قاجار
دانسفهانواژهنامه آزاد[نِ س فَ ] دانِسفِهان از شهرهای استان قزوین و از توابع شهرستان بوئین زهرا است.دانسفهان در دامنه رشته کوه رامند (از چین خورده گیهای ارومیه-دختر) واقع گردیده است
مجومردواژهنامه آزادرضوانشهر نام یکی از شهرهای استان یزد است. نام آن قبلاً مَجومِرد بوده و ریشه در زبان فارسی قدیم دارد به معنای مرد جویای محبت. این شهر دارای تاریخی دو هزار ساله م
فرخواژهنامه آزادبه فتح ف و سکون ر به معنی جوجه ی ماکیان جمع آن فروخ در ابیات سنایی فِرَخْ:(ferakh) در گویش گنابادی یعنی گشاد ، پر پهنا ، بزرگ