پندولواژهنامه آزاد(گنابادی) پُنْدُوْل [pondouwl ]؛ پیر، فرتوت، کهنه، وسیله ای که زیاد کار کرده، فرسوده، پُوْدَ.
زمی گیرواژهنامه آزادزِمی گیْر؛ در گویش گنابادی یعنی پیر ، فرتوت ، کهنسال ، فلج شده ، افلیج، مریض و از پا افتاده