فراشدواژهنامه آزاددرجریان بوجود امدن یک شی، یادر روند تولید، تکمیل شده ویابوجو امده شده . فرا گرد، روند، فرایند، گردش
اسفینی فراهانیواژهنامه آزاداز مریدان وهرز که با تلاش و مجاهدت فراوان به دستیاری وهرز رسید و در جنگی با ضربه ای که به سرش خورد، جان به جان آفرین تسلیم کرد.