16 مدخل
فِراْخ:(ferakh) در گویش گنابادی یعنی شکمو ، پر اشتها
پهن تر ، گشاده تر ، بزرگتر
احضار.
شکِِمْ فِراخ:(shekemferakh) در گویش گنابادی یعنی پر خور ، شکمو ، پر اِشتها
گسسته، باز.
فراخوانی
به راه فراخ رفتن
دعوت ، فراخوان
خمیازه کشیدن. دهان فراخی.کَپ فَراغْ