فاعل شناساواژهنامه آزاد(= سوبژه = سوژه ) به کننده عملی اطلاق می گردد / مفهومی فلسفی است که در مقابل ابژه قرار می گیرد
فضل آبادواژهنامه آزادنام روستایی است از بخش نجف آباد اصفهان. می گویند اقوام زرتشتی، که در زمان شاه عباس از یزد به نجف آباد اصفهان کوچانیده شدند، در این روستا ساکن شده اند. (و به همی
فشکورواژهنامه آزادفشکور (فِشگیر، فُشکور، فَشکور) دهکده ای ییلاقی و باستانی است که در ارتفاع تقریباً 2000 متری در قلب کوه های سر به فلک کشیدۀ البرز غربی و در همسایگی علم کوه واقع
فضل آبادواژهنامه آزادنام روستایی است از بخش نجف آباد اصفهان. می گویند اقوام زرتشتی، که در زمان شاه عباس از یزد به نجف آباد اصفهان کوچانیده شدند، در این روستا ساکن شده اند. (و به همی
واقدواژهنامه آزاداسم فاعل از وقد به معنی هیزم .وَقْد:وَقْد:مص ، آتش ، و در زبان متداول بمعناى هیزم و مانند آنست که با آن آتش روشن شود. واقد:روشن کننده ی آتش
ازلامواژهنامه آزادنوعی فال گیری است که با پرتاب چیزی به هدف انجام می شود. اگر به هدف نخورد، یعنی آن کار صحیح نیست. حکم شرعی آن حرام است.