فارسی دریواژهنامه آزادزبان گذشتۀ ایرانیان که در حال حاضر، زبان مردم کشورهای تاجیکستان و افغانستان است. فارسی دری ، همان زبان پارسی یا فارسی در که در در افغانستان در مناطق پارسی نیشین
فارتکواژهنامه آزادفارتق سرزمینی باستانی ،حاصلخیزدر کهگلویه که از تپه ماهورهایی زیبا ومحصور در کوههای با ارتفاع متفاوت تشکیل شده است یک چهارم این منطقه از اب رودخانه ی شیرین فارتک
فارسی دریواژهنامه آزادزبان گذشتۀ ایرانیان که در حال حاضر، زبان مردم کشورهای تاجیکستان و افغانستان است. فارسی دری ، همان زبان پارسی یا فارسی در که در در افغانستان در مناطق پارسی نیشین
مغیلاتواژهنامه آزادفارسی ریشه شناسی اسم امُ غیلان ، درختچه خار دار که در بیابان ها می روید . اسم 1-مُغیلان 2- درختچه ای با خارها ، بسیار ، خار شتر
آشیدواژهنامه آزاد(فارسی) طلوع خورشید ترکیب؛ (پیشوند) آ به معنی آمدن - بالا آمدن و شید به معنی خورشید
فارتکواژهنامه آزادفارتق سرزمینی باستانی ،حاصلخیزدر کهگلویه که از تپه ماهورهایی زیبا ومحصور در کوههای با ارتفاع متفاوت تشکیل شده است یک چهارم این منطقه از اب رودخانه ی شیرین فارتک
فارماسیواژهنامه آزادبه معنی داروسازی و علوم دارویی می باشد به عبارت دیگر به علم مطالعه و بررسی در مورد داروها اعم از ساخت و تهیه داروها و تآثیرات دارو ها بر بدن و همچنین کاربرد علو