غیر حرفه ایواژهنامه آزاددوستکار. "حرفه ای" به پارسی می شود "پیشه کار". وارونِ "حرفه ای" که "آماتور" است به پارسی می شود "دوستکار".
نمزواژهنامه آزادnemez نِمِز:کوتاه،کم ارتفاع، مقابل بلند. واژه ای لری است از ریشۀ نِم به معنی خم و کوتاه. به نظر می رسد که واژۀ نِمازکوتاه با معنی خم شدن، به خاک افتادن یا تعظیم
مجازواژهنامه آزادهرگاه کلمه ای در غیر از معنای اصلی (حقیقی) خود استعمال شود، و بین معنای اصلی و معنای جدید یک نوع رابطه ای برقرار باشد، این استعمال را «مَجاز» می نامند. استعمال
افق رویدادواژهنامه آزادافق رویداد . نقطه ی غیر قابل برگشت (ستاره شناسی) سطح یک سیاه چاله:مرز یک سیاه چاله که در آن سرعت گریز برابر با سرعت نور بوده و از این مرز فراتر، هیچ چیزی دیگر،
اثر دمواژهنامه آزاداثر دَم (که به آن الهام هم گفته می شود) به معنای افکاری است که از یک منبع بیرونی ناشی می شوند، و «در ابتدا به قدری ظریف اند که ممکن است با تلقین اشتباه شود و یا
بیمه شخص ثالثواژهنامه آزاد(واژۀ پیشنهادی کاربران) بیمۀ سوم تن. نوعی قرارداد بیمه که نفع آن برای شخصی غیر از بیمه گذار است. شخص ثالث به فرد یا افرادی، به جز رانندۀ مقصر، گفته می شود که در