مشتکی عنهواژهنامه آزادمتضاد شاکی؛ متهم کیفری که از او شکایت شده است، کسی که شکایت کیفری علیه او در دادسرا و سپس دادگاه مطرح می شود.
مو نزدنواژهنامه آزاد[عا.] ذرّه ای عدم تشابه و اختلاف نداشتن. عینهو چیزی بودن. کپی چیزی بودن«"ایوان هو" هنرمندی است که نقاشی های او با واقعیت مو نمی زنند. [باشگاه خبرنگاران، ۱۶ مهر
خوداظهاریواژهنامه آزاداطلاعاتی که برپایه عین جوابهای خود سوال شونده تکمیل میگردد.مثلا آمار دام ،طیور یا زمین های تحت کشت ،درآمد و...که درمواقعی لازم است برخی موارد راستی آزمائی گردد