عیبواژهنامه آزادآهو. از "آ" (پیشوند نایش) و "هو" (خوب). چه فرماییَم چیست نیروی من / تو دانی هنرها و آهوی من (فردوسی).
جامعه الاکنافواژهنامه آزادپوشش دهنده تمام زوایا ، گفته می شود جامعة الاکناف و مانعةالاغیار - بدین معنی است که دلیل یا مورد باید پوشش دهنده تمام زوایای مطلب بوده و در عین حال از موارد و ی
مانعه الاغیارواژهنامه آزادجلوگیرنده موارد ناخواسته ، گفته می شود جامعة الاکناف و مانعةالاغیار - بدین معنی است که دلیل یا مورد باید پوشش دهنده تمام زوایای مطلب بوده و در عین حال از موارد
بی شائبهواژهنامه آزادبدون مخلوط کردن کار ها بدون عیبگیری در کار بیدریغ مثلا گفته شود از کمک های بی شائبه شما متشکرم
شهرستان آبادهواژهنامه آزادباده شهری است در استان فارس و مرکز شهرستان آباده. شهرستان آباده در شمالی ترین نقطه استان فارس قرار دارد. از شمال و غرب به استان اصفهان، از جنوب به صفاشهر و از ش
حب و بغضواژهنامه آزاددوستی و دشمنی، محبت و کینه؛ مثلاً، از سر حب و بغض، عیب کسی را هنر یا هنر کسی را عیب نشان دادن.