عمودواژهنامه آزادراست. آن به چَمِ وارونِ کژ است. دو خط عمود بر هم به پارسی می شود دو خد راست بر هم. عمودی از رأس مثلث بر ضلع روبرو فرود می آوریم به پارسی می شود خدی از تارک سِگو
امور خیریهواژهنامه آزادعملی در جهت سود عموم و یا گروهی از مردم که سود شخصی برای فرد خیر در بر نداشته باشد.
پداگوژیواژهنامه آزاددوره های عمومی که هر داوطلب به منظور دریافت کارت مربیگری از سازمان فنی و حرفه ای باید بگذراند یاد دادن
آرشالواژهنامه آزادنوعی یقه لباس که عموما" برای البسه خانمها استفاده میگردد و گاهی نیز برای کت های مردانه نیز استفاده می شود