عمدهواژهنامه آزادعمده . [ ع ُ دَ / دِ ] (از ع ، ص ، اِ) بزرگ و کلان . (ناظم الاطباء). مقدار کلی و بسیار از هر چیز. کلی .- ...
فمینیسمواژهنامه آزادگرایشی عمده در جنبش زنان که خواهان از میان بردن هر گونه تبعیض و نابرابری بر علیه زنان، به دلیل زن بودن آنها، می‌باشد. زن گرایی
بنکدارواژهنامه آزادبنک دار کسی است که کالاهایی را بطور عمده در محلی مثل انبار یا سوله نگهداری میکند و در معرض دید عموم قرار ندارد. ولی نمونه ای از آن جنس در دفتر کار ودر معرض دید
قوچانواژهنامه آزاد1 - شهرستانی است در شمال خراسان. محصولات عمده آن انگور و کشمش و گردو است . 2 - شهر قوچان مرکز شهرستان قوچان که در دشتی سبز سر راه مشهد به مرز ایران و شوروی واقع
خبربافتواژهنامه آزادیکی از دهستان های شهرستان بافت از استان کرمان که اب وهوای خوش ومحل گردش مردم از استان های گوناگو ن است،ومحصول عمده ی آن گردو وانار است ،پارک ملی جاذبه ی گردشگری