گوکرواژهنامه آزادوسیله است برای وجین کردن وچیدن علف های هرز شبیه یک تبرکوچک است که به آن دسته چوبی بامیخ بست میکنند( در لهجه خراسانی بویژه شهربشرویه ودهستان رقه آمده و کاربرد زی
ایدلیکواژهنامه آزادنام چشمه ای است در 2 کیلومتری روستای چکنه علیا از توابع نیشابور در استان خراسان رضوی
هند آبادواژهنامه آزادآباد شده توسط هندیان، نام روستایی در 17 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان تربت حیدریه در استان خراسان رضوی،جزء شهرستان رشتخوار و در 45 کیلومتری غرب این شهرستان،و در زم
افغانواژهنامه آزادفریاد، فغان، ناله، زاری، غوغا، فریاد از درد مصیبتی. همچنان نام قبیله یی است در مناطق مرزی بین افغانستان و پاکستان که شکل معرب اوغان می باشد شمع دل دمسازم بنشست