اهدا عضوواژهنامه آزاداهدای بافت های بیولوژیک و یا یک عضو از بدن انسان، زنده یا شخص مرده به یک دریافت کننده زنده نیازمند پیوند
جانبازانواژهنامه آزادافرادی که جان خود با فداکاری را در راه وطن به خطر انداخته و دچار آسیب و یا نقص عضو گردیده اند. جمع جانباز
المانواژهنامه آزادمعنی کلمه اِلمان با توجه به مورد استفاده متفاوت است مثلا در ریاضیات به قسمتی از یک دستگاه که خواص همان دستگاه را به طور کامل یا جزئی داشته باشد اِلمان دستگاه می
شوونیسمواژهنامه آزاد(به فرانسوی:Chauvinisme) در معنای اصلی و ابتدایی آن، یک نوع میهن پرستی افراطی و ستیزه جو، و یک ایمان کور به برتری و شکوه ملی است. با بسط معنا، شوونیسم طرفداری م
جمعواژهنامه آزاد(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) جَم. ریشۀ اوستایی دارد. برای نمونه "انجمن" به پهلوی می شود "هَنجَمَن" که ریشۀ "جَم" را در خود دارد. یکی از چهار کُنِشِ بنیادی