عصارونواژهنامه آزادشپلنده؛ به معنی آب یا روغن گیاه یا دانه که با فشردن می گیرند. نوعی گیاه کمیاب و بسیار خوش بو که دارای خواص بسیار است و بیشتر در هند و شمال ایران می روید و از رو
اروان (عاروان)واژهنامه آزادنام طایفه ای در لرستان که ظاهرا از روسیه و ارمنستان به سمت شیراز رفته و از آنجا به لرستان میروند. همچنین از اسامی اصیل ایرانی بوده. همچنین به معنی جسور و بزرگ و
عصارونواژهنامه آزادشپلنده؛ به معنی آب یا روغن گیاه یا دانه که با فشردن می گیرند. نوعی گیاه کمیاب و بسیار خوش بو که دارای خواص بسیار است و بیشتر در هند و شمال ایران می روید و از رو
آزارواژهنامه آزادریشه گیاه آزارچوب به عنوان تسکین دهنده درد در کوفتگی ها و شکستگی ها مورد استفاده قرار می گیرد. بدین منظور در طی این تحقیق اثرات ضد دردی عصاره ریشه آزارچوب بررسی
فرنوشواژهنامه آزادنام اصیل ایرانی؛ از شاهزاده های سلسلۀ ماد؛ 1) فرن= شاهوار، خدایگان؛ و اوش= هوش؛ فرنوش= هوش خدایگانی 2) عصارۀ شکوه و جلال شکوه،نام پادشاه باستانی ماد