عاریهواژهنامه آزادعاریه، یعنی انسان مال خود را به دیگری بدهد که از آن استفاده کند و در عوض، چیزی از او نگیرد.
عاریهواژهنامه آزادعاریه، یعنی انسان مال خود را به دیگری بدهد که از آن استفاده کند و در عوض، چیزی از او نگیرد.
وواریواژهنامه آزادعاریه ای. چیزی که به امانت گرفته شده است. مثال:ای پیرنو وواریه. یعنی:این پیراهن امانت است.
سریراسواژهنامه آزادسَریراس به معنی زیبای بر تخت نشسته ی پارس که از صفات پادشاها زمان هخامنشی است. تلفظ صحیح:Sariras. سریر:به معنی اریکه، اورنگ و تخت پادشاهی است. سریرا (سریر+ا):"