عشقواژهنامه آزادسَودا:به معنی عشق در زبان پهلوی باستان است. که همچنان در زبان تالشی و ترکی آذزی در آذربایجان ایران و بخش جداشده از ایران با نام جمهوری آذربایجان، همچنان- کاربرد
پنجشیرواژهنامه آزادپنجشیر = پنجهیر. [ پ َ ] (اِخ ) بنجهیر. شهری است در نواحی بلخ . یکی از شهرهایی ایران زمین است که در افغانستان امروزی قرار دارد. پنجشیر یکی از سی و چهار استان اف
مهرمنواژهنامه آزادمهرمن:Mehrman ترکیب دو واژه مهر + بهمن مهر:Mehr دوستی و محبت – رحم، شفقت– آفتاب – نام روز شانزدهم از هر ماه خورشیدی مهر MEHR:رحم، شفقت و محبّت (برهان قاطع) … پ
وینسنت برومرواژهنامه آزادوینسنت برومر در ۳۰ دسامبر ۱۹۳۲ ميلادي در «اشتلن بوش» افريقاي جنوبي به دنيا آمده است. وي بين سالهاي ۱۹۵۱-۷ مدرك كارشناسي الهيات و پس از آن كارشناسي ارشد در فلسف
زغبهواژهنامه آزادزغبه (با فتح ز و سکون غ)، انقروی و نیکلسون آن را آسان، و بعضی شارحان، مفت و رایگان معنی کرده اند. زغب در لغت، به معنی موهاست که در گوش روییده، و زغبه جانورکی ا
عطسهواژهنامه آزادلسان العرب = عطسه English language = sneeze زبان پارسی = شوفته ( shooftah ) _ شوفتک (shooftak ) _ شوفتل ( shooftal )