چهل زرعی عربواژهنامه آزادچهل کشاورزی که عرب بودند؛ نام یک روستاست. (به گفتۀ افراد قدیمی روستا، زرعی در این جا به معنای زارع است و منظور زرع واحد مسافت نیست.)
مردانقمواژهنامه آزادمردانقم یا مرداناغام به معنی آناهیتای مقدس است قدمت این روستا به بیش از 2000 سال می رسد در کتب مورخین و سفر نامه ها به این موضوع اشارات کامل گردیده است روستای م
عدنانواژهنامه آزادنام پسرانه عربی . فرزند اسماعیل بن ابراهیم نیای قبایل عرب در شمال. شاید ار ریشه واژه عبری اِدِن باشد به معنی لذّت ، خوشی و بهشت زمینی .برابر سِفْر تکوین در تورا
اشومواژهنامه آزادشوارتس (1382) « اشوم » را در جنوب پارس باقیمانده زموم می داند. [2] واژه « زموم » جمع زومه می باشد که جغرافی نویسان به شکل «زُم » یا به صورت « رَم » به کاربرده
عرشیاواژهنامه آزاداسم مؤنث فارسى با ریشه عربى، عرش در مقابل فرش، عرشیا:(عربى فارسى) [عرش + ى (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت یا اسم ساز)]، منسوب به عرش، ملکوتى و آسمانى در زبان شرع