عربدهواژهنامه آزاد1. داد و فریاد همراه با ستیزه جویی و پرخاشگری 2. حالتی که بعد از خوردن مشروب الکلی زیاد برای کسی پیش می آید و او را به داد و فریاد و رفتار ناروا وا می دارد
چهل زرعی عربواژهنامه آزادچهل کشاورزی که عرب بودند؛ نام یک روستاست. (به گفتۀ افراد قدیمی روستا، زرعی در این جا به معنای زارع است و منظور زرع واحد مسافت نیست.)
بنت الهدیواژهنامه آزادبنت در زبان عربي يعني دختر هدي هم كه واژه ي اصيل عربي هست به معني هدايت كننده. روي هم رفته دختر هدايت كننده = بنت الهدي
الصبوحواژهنامه آزادالف و لام عربي که در فارسي حذف مي شود و همان صبوح خوانده ميشود. شرابی که صبحگاهان خورده میشود و متضاد واژه غبوق يعني شرابي که شامگاهان ميخورند. صبوحي يعني سح
عرشیاواژهنامه آزاداسم مؤنث فارسى با ریشه عربى، عرش در مقابل فرش، عرشیا:(عربى فارسى) [عرش + ى (پسوند نسبت) + ا (پسوند نسبت یا اسم ساز)]، منسوب به عرش، ملکوتى و آسمانى در زبان شرع
متیناواژهنامه آزادمتینا به زبان عربی به معنای خانم بامتانت و باوقار و سنگین میباشد. صبح زود - سپیده دم در زبان ايتاليايي به معني سپيده صبح مي باشد. در زبان عربي هنگامي كه كلمه ا