هم ورآوردنواژهنامه آزاد(به فتح و) کار بیهوده و بی هدف انجام دادن؛ بیش از حد طول دادن کاری به دلیل انجام کارهای بیهوده ای که وقت کار اصلی را می گیرد.
کاراکالواژهنامه آزادشناسنامه کاراکال نام فارسی:کاراکال نام انگلیسی:Caracal نام علمی:Caracal caracal موها کوتاه، رنگ پشت و دم زرد شنی، پشت گوشها سیاه، با دسته ای از موهای بلند د
فراگردواژهنامه آزادتغییر به سوی هدف با استفاده از ساز و کار بازخور را فراگرد گویند. هر فراگرد دارای هدف، ساختار و نتیجه است. تغییر ممتد در طول زمان.
قوام الدینواژهنامه آزادقوام یعنی استوار پایه دار ، ستون دین معنی می دهد ، قوام الدین عثمانی یک ورزشکار خوبی کاراته کشور عزیز ما افغانستان بود ، مکتب ابتدایی را تا صنف سوم در ایران خو
موومانواژهنامه آزادموومان به معنای بخش کاملی از یک اثر بزرگتر موسیقی است که خود آغاز و انجامی دارد. آثاری مانند سمفونی و کنسرتو و سونات هر یک از چند موومان تشکیل میشوند. گاه یک