تولهواژهنامه آزادگیاهی است خودرو که در فصل زمستان پس از باران می روید. دارای برگهای پهنی است و مردم با توجه به خاصیتهای درمانی آن که می گویند برای دستگاه تنفسی ، ریه ها و معده خ
طولانیواژهنامه آزاددراز، دیریاز. "دیریاز" از "دیر" و "یازنده" رویهم میشود "دیرنده" و "دیرکشنده". در ایوان شاهی شبی دیریاز / به خواب اندرون بود با اَرنَواز (فردوسی).
ید طولاواژهنامه آزاددست درازتر، کنایه از تسلط بیشتر داشتن در کارها؛ طولا (طولی’) مونث صفت تفصیلی أطول در عربی به معنی طولانی تر، بنابراین به کار بردن "تر" و "ترین" با واژه طولا ناد
ید طولاواژهنامه آزاددست درازتر، کنایه از تسلط بیشتر داشتن در کارها؛ طولا (طولی’) مونث صفت تفصیلی أطول در عربی به معنی طولانی تر، بنابراین به کار بردن "تر" و "ترین" با واژه طولا ناد