کومبزهواژهنامه آزاد(اصفهان، روستای هاردنگ) کمویزه، کومبیزه؛ میوه ای بین خربزه و خیار که شبیه طالبی یا گرمکِ نارس است، مزۀ آن شبیه خیار و بسیار خوش طعم است، و معمولاً با نمک خورده
فدیهواژهنامه آزادمالی که برای واخریدن جان خود بدهند، آنچه اسیران برای رهایی خود بدهند، سر بها ، فدیات جمع فدیه فرهنگ لغت عمید (اسم) [عربی:فِدیَة] ‹فدیت› (fedye) ۱. مالی که در ق
چلمچلونواژهنامه آزاد(چَ-مَ-چَ) نوعی کاکائوی بسیار خوش طعم که به دلیل نایاب بودن، امروزه دیگر در صنایع شکلات سازی استفاده نمی شود.
ساندیسواژهنامه آزادنوعی نوشیدنی بدون الکل شیرین با درصد پایین مواد طبیعی در بسته بندی های کوچک و طعم های مختلف