صمانواژهنامه آزادصمان از ترکیب دو کلمه صم+مان تشکیل شده به معنی ناشنوایان و کران و ان روستایی است از توابع شهر فیروزه ی نیشابور در استان خراسان رضوی.
صمانواژهنامه آزادصمان از ترکیب دو کلمه صم+مان تشکیل شده به معنی ناشنوایان و کران و ان روستایی است از توابع شهر فیروزه ی نیشابور در استان خراسان رضوی.
صمتواژهنامه آزاد(صَمت) معنی صمت در فرهنگ لغت عربی-فارسی المعانی صَمَتَ:صَمْتاً و صُمُوتاً و صُمَاتاً:ساکت و یا خاموش شد . صَمَّتَ:تَصْمِیتاً [ صمت ]:ساکت شد - هُ:او را ساکت کرد
آمیزه سازیواژهنامه آزادآمیزه ( صفت ) 1 - آمیخته مخلوط ممزوج . 2 - آنکه ریش دو مویه دارد 3 - اختلاط و امتزاج آمیزه مو (صفت) آن که بخشی از موهای وی سیاه و بخشی سفید باشد (پس از دورۀ