صلاح الدین ایوبیواژهنامه آزادابوالمظفر، صلاح الدین یوسف بن ایوب بن شاذی بن مروان بن یعقوب دُوِینی تکرینی، ملقب به صلاح الدین ایوبی (به کردی:سەلاحەدینی ئەییووبی)، در سال ۵۳۲ هجری قمری در تکر
بدو صلاحواژهنامه آزادبَدوِ صَلاح؛ در علم فقه حالتی است که میوه قابلیت پایدار ماندن را دارد و در آن زمان، تردید طرفین معامله در فروش میوه بر روی درخت از بین می رود. مانند:سرخ یا زرد
اهل صلاحواژهنامه آزاداَهلِ صِلاح؛ کسانی که خیرخواه و اهل صلح و آشتی اند؛ کسانی که میانجی گری می کنند و می خواهند دعوا یا دشمنی یا جنگی را به سمت آشتی و دوستی و صلح ببرند.
صلاح الدین ایوبیواژهنامه آزادابوالمظفر، صلاح الدین یوسف بن ایوب بن شاذی بن مروان بن یعقوب دُوِینی تکرینی، ملقب به صلاح الدین ایوبی (به کردی:سەلاحەدینی ئەییووبی)، در سال ۵۳۲ هجری قمری در تکر
بدو صلاحواژهنامه آزادبَدوِ صَلاح؛ در علم فقه حالتی است که میوه قابلیت پایدار ماندن را دارد و در آن زمان، تردید طرفین معامله در فروش میوه بر روی درخت از بین می رود. مانند:سرخ یا زرد
اهل صلاحواژهنامه آزاداَهلِ صِلاح؛ کسانی که خیرخواه و اهل صلح و آشتی اند؛ کسانی که میانجی گری می کنند و می خواهند دعوا یا دشمنی یا جنگی را به سمت آشتی و دوستی و صلح ببرند.
حلاویهواژهنامه آزادحَ / ا ع / نام محلی در حلب سوریه بود که سهروردی در زمان ملک ظاهر پسر سلطان صلاح الدین ایوبی، در مدرسه آنجا با مخالفانش مناظره کرد
از برایواژهنامه آزاد(حرف اضافهی مرکّب) بهرِ، از بهرِ، برای. ای دل! غم عشق، از برای من و توست / سر بر خط او نه، که سزای من و توست // تو چاشنی درد ندانی، ور نه، / یکدم غم دوست خون