وبواژهنامه آزادصفحات سازنده سایتهای ایترنتی که توسط مرورگر ها قابل مطالعه و استفاده است. وِب یک کلمه انگلیسی است به معنا تار.
مرورگرواژهنامه آزادبرنامه ایست مخصوص بازکردن صفحاتِ وِب. ترجمه کلمه browser از انگلیسی می باشد. کاوشگر جستجوگر یاونده تار تارو:رفتن به تار؛ تار + رو ناوشگر. نرم ابزاری است که رویه
حنانهواژهنامه آزادبسیار دلسوز و مهربان و با رحم و شفقت- از صفات خداوند متعال حنان یکی از اسم های خداوند است و به معنی مهربان است
سریراسواژهنامه آزادسَریراس به معنی زیبای بر تخت نشسته ی پارس که از صفات پادشاها زمان هخامنشی است. تلفظ صحیح:Sariras. سریر:به معنی اریکه، اورنگ و تخت پادشاهی است. سریرا (سریر+ا):"
انسان نماواژهنامه آزادموجوداتی که به ظاهر فیزیکی شبیه انسان هستند ولی از اخلاق و صفات انسانی برخوردار نمی باشند.