لاهوواژهنامه آزادلاهو یعنی اوکسی است که نیست کسی اورا منظورازخداوند باری تعالاست همانطور که صفاتی مثل جلال کریم رحیم رحمان احمد محمودوغیره.....بکارمی رود
باشلقواژهنامه آزادمالی است که شوهر علاوه بر مهر به پدر و مادر یا خویشان دیگر زن می دهد تا موافقت آنان را برای ازدواج جلب کند، شیربها. منبع:دکتر صفایی، دکتر اسدالله امامی، مختصر ح
چقدرفانواژهنامه آزادچِقَدرفان؛ فرح انگیز، لذت بخش، صفاسیتی، لذتی که از دنیای فانی کسب می شود، هر کاری که باعث ایجاد حس لذت به صورت معقول در انسان شود.
کندمانواژهنامه آزادکاربرد این واژه بیشتر در بین مدیران شهری که سر و کار دایمی با حفاریهای شهری دارند مرسوم است و اغلب به جای همین واژه هم کاربرد دارد. دستگاهی در برداشت اتوماتیک آ