صعوهواژهنامه آزادپرنده ای کوچک به اندازه ی گنجشک با سینه ای سرخ رنگ که در ادب فارسی نماد ناتوانی و ضعیفی است .«شارک، چو موذّن به سحر ، حلق گشاده / آن ژولک و آن صعوه از آن داده ا
رئیس سعدواژهنامه آزادنام دروازه ای از دروازه های قدیمی اردبیل بوده است. نام این دروازه در کتاب صفوه الصفا ابن بزاز اردبیلی 6 بار قید شده است. نمونه:«روزی بر دروازه ی رئیس سعد – که
نشیبواژهنامه آزادنشیب مفهومی پست در مقابل فراز ، فراز یعنی اوج ، رو بلندی ، صعود - پس معنی نشیب نزول و رو به افول و رو به پایین است . ( زاغ را میل کند دل به نشیب عمر بسیارش از
هلیفرواژهنامه آزاد(واژۀ نوساختۀ کاربران) Helifer، Helicopter . واژه اى نوساخته است از: Heli.... پیشوندى است به چم " بالا. بلند. صعود کردن" از ریشهء " haura", آن را در واژه هاى "ا
نمازهای یومیهواژهنامه آزادنمازهای شبانه روز 32 رکعت است که 15 رکعت آن در شب خوانده می شود 4 رکعت در اول شب ( پس از نیمه شب شرعی ) و 11 رکعت در آخر شب (سحر و قبل از خیط الاسود در افق ) که