26 مدخل
(صَ.فَ) - اندیشه و قصد کاری کردن.
در خیال انجام دادن کاری نبودن
راحَتی یعنی قیف
جراحت-زخم
جراحتی که به سر وارده شده و از حیث شدت از موضحه کمتر و تنها به گوشت رسیده باشد
راحت نشستن استراحت کردن
راحتی، بی تفاوتی؛ دقت نکردن، عصبی نبودن.