صعوهواژهنامه آزادپرنده ای کوچک به اندازه ی گنجشک با سینه ای سرخ رنگ که در ادب فارسی نماد ناتوانی و ضعیفی است .«شارک، چو موذّن به سحر ، حلق گشاده / آن ژولک و آن صعوه از آن داده ا
صبغهواژهنامه آزادرنگ، واژۀ عربی است ولی اخیراً در فارسی به کار می رود؛ مثال:این رویداد صبغۀ سیاسی دارد، یعنی رنگ سیاسی دارد.
صعوهواژهنامه آزادپرنده ای کوچک به اندازه ی گنجشک با سینه ای سرخ رنگ که در ادب فارسی نماد ناتوانی و ضعیفی است .«شارک، چو موذّن به سحر ، حلق گشاده / آن ژولک و آن صعوه از آن داده ا
حلماواژهنامه آزادصبور کلمه حلما در دعای امام حسین در روز عرفه و در دعای ابوحمزه ثمالی در ماه مبارک رمضان آمده است صبور؛ از القاب حضرت زینب (س).