صلاح الدین ایوبیواژهنامه آزادابوالمظفر، صلاح الدین یوسف بن ایوب بن شاذی بن مروان بن یعقوب دُوِینی تکرینی، ملقب به صلاح الدین ایوبی (به کردی:سەلاحەدینی ئەییووبی)، در سال ۵۳۲ هجری قمری در تکر
بدو صلاحواژهنامه آزادبَدوِ صَلاح؛ در علم فقه حالتی است که میوه قابلیت پایدار ماندن را دارد و در آن زمان، تردید طرفین معامله در فروش میوه بر روی درخت از بین می رود. مانند:سرخ یا زرد
اهل صلاحواژهنامه آزاداَهلِ صِلاح؛ کسانی که خیرخواه و اهل صلح و آشتی اند؛ کسانی که میانجی گری می کنند و می خواهند دعوا یا دشمنی یا جنگی را به سمت آشتی و دوستی و صلح ببرند.
مهرواژهنامه آزادخورشید (مازندرانی) در زبان روستاییان وقتی نزاعی بین چند نفر به صلح می انجامد، می گویند که "مهر هکردنه" یعنی "صلح کردند"؛ پس مهر به معنی صلح و آشتی است (لازم به
ری راواژهنامه آزاددر افسانه های کهن ایرانی ری را به زنی گفته میشود که سرسبزی را به جنگل های مازندران میدهد, در گویش مازندرانی به معنی آگاه باش و هوشیار باش, نیز معنی میشود زن هوش
خلیل کردواژهنامه آزادروستایی در 35 کیلومتری همدان - سنندج از توابع بخش صالح آباد شهرستان بهار استان همدان است که در حال حاضر (1395) حدود 200 خانوار و 1000 نفر سکنه دارد . باغ انگور
دیمچهواژهنامه آزاداین کلمه از ترکیب " دیم=کم بارن و کم آب"+ پسوند" چه " درست شده .نام منطقه ائی درشمال غربی شوشتر است که مقدار زیادی از زمینهای آن در زیر کشت نیشکر قراردارد. و شه