شورهواژهنامه آزاددر لهجه مشهدی به معنای آویزان شدن مایعات غلیظ مانند شیرهجات یا عسل از دهانه ظرف یا قاشق میباشد. مثال: مواظب باش عسل «شوره» نکنه!
گاگلهواژهنامه آزاد(شیرازی) گاگِلِه؛ چهار دست و پا راه رفتن که به ویژه در بارۀ بچه های شیرخوار گفته می شود. (یکی از معانی غیژیدن نیز در فرهنگ دهخدا چهاردست و پا راه رفتن است.)