رائعواژهنامه آزادرائِع(عربی) زیبا و شگفت آور(مونث آن:رائعة) ------------------- تابان , مشعشع , زیرک , بااستعداد , برلیان , الماس درخشان , زیبا , با سلیقه , پربراز , برازنده , ا
نهیراتواژهنامه آزاداین واژه نام یکی از طوایف بزرگ عرب ساکن استان خوزستان بوده ومنتسب به قبیله شرفه می باشد. در اصل این واژه اسم فرد بود که درصحرای های ماسه ای بلاداسلامی سکونت داش
اعتزازیانواژهنامه آزاداِعتِزازیان ، صاحبان عزت ، عزت داده شده گان ، منسوبان به عزت اِعتِزازیان صاحبان عزت ، به عزت منسوب شدگان ، کسانی که به عزت و شرف ملقب شده اند.
قلعه گرگیواژهنامه آزاداز مناطق وقلاع مشهور بلوک قنقری علیا در یک فرسخی شمال خرمی است . اب ان از قنات شرف اباد ومحل اسکان یکجانشینهای خرمی من جمله برخی از فامیل طیبی بوده است
اَوْدِرواژهنامه آزادعمو، برادر پدر. در زمان نواب رمتمآب ... به اظهار این ماجرا پرداخت و فرمود: «اگرچه طوعا و کرها اجازت این معنی دادم اما میدانم که دل بر استهزای مردم نهادم که جد