شنگواژهنامه آزادگیاه شِنگ «با کسرۀ حرف ش»:محل رویش آن به طور خودرو بیشتر در کشتزارهای گندم و جو است و در طب سنتی قدیم و جدید به عنوان داروی کاهش میزان قند خون از آن استفاده می
شنگواژهنامه آزادگیاه شِنگ «با کسرۀ حرف ش»:محل رویش آن به طور خودرو بیشتر در کشتزارهای گندم و جو است و در طب سنتی قدیم و جدید به عنوان داروی کاهش میزان قند خون از آن استفاده می
بافورواژهنامه آزادوسیله ای سه تیکه از چوب و حقه سفالی که بوسیله مهره بهم متصل می شوند و جهت مصرف تریاک همراه با زغال سرخ است
بختیاریواژهنامه آزادایل بختیاری ایلی ساکن چهار محال و بختیاری که به دو دسته هفت لنگ و چهار لنگ تقسیم می شوند و بیشتر به گله داری و استفاده از جنگل قناعت می کنند زیرا که کوهستان این
سنگلواژهنامه آزادسُنگُل:نام طایفه ای در شوشتر که از طوایف بساک چهارلنگ بختیاری محسوب می شوند و حدود دویست سال پیش از الیگودرز به این شهر مهاجرت کرده اند.برخی از با سوادان این مع
وینیچهواژهنامه آزادگروهی از مردمانی که از وین پایتخت اطریش هجرت می کنند و در کنار زاینده رود به دلیل حاصلخیز بودن زمین هایش ساکن می شوند و( وین چه )یعنی وین کوچک . این اقلیم مردما