شندرواژهنامه آزادشندر به گروهی ازمردمی گفته میشودکه تقریباپانصدسال قبل ازاطراف تهران شمیرانات به سمت کوههای اشکوررحیم ابادوسرانجام قسمتهایی ازشرق گیلان مهاجرت کرده واکنون درسطح
ژىواژهنامه آزادانرژی های جابجا شونده در بدن بر پایه ی تئوری طب سوزنی و انرژی درمانی. قدرت پویایى زندگى و حیات و آفرینش. در چین به آن Qi یا Chi و در ژاپن به آن Ki گفته میشود. ژ
خوداظهاریواژهنامه آزاداطلاعاتی که برپایه عین جوابهای خود سوال شونده تکمیل میگردد.مثلا آمار دام ،طیور یا زمین های تحت کشت ،درآمد و...که درمواقعی لازم است برخی موارد راستی آزمائی گردد
ژاماسبواژهنامه آزادژاماسب واژه پارسی از نام جاماسب تازی است و به این شوند (:دلیل) که تازیان وات "ژ" را نداشتند در گفته خود دگرگونی وات آشکار میکردند