اشومواژهنامه آزادشوارتس (1382) « اشوم » را در جنوب پارس باقیمانده زموم می داند. [2] واژه « زموم » جمع زومه می باشد که جغرافی نویسان به شکل «زُم » یا به صورت « رَم » به کاربرده
جوالقواژهنامه آزاداگربرای صفت انسان بکاررود به معنی فردی بی اصول وشلم شوربا که احتمالا قد بلندی هم دارد وکنترل کارهایش رابه طورکامل ندارد(از واژهای یزدی)
بریچواژهنامه آزادواژۀ مرکب از بر به معنای پاک و مبرا و پسوند «یچ». || اسم یکی از اقوام بزرگ در افغانستان و پاکستان؛ این قوم در ایران به بریچی معروف اند و در سیستان و بلوچستان و