شهرآوریواژهنامه آزادتمدن، همبودگری، شهرانجمن، یکجا نشینی انبوه، سامانگری شهری، پدیده ای تازه در شهرنشینی گسترده است که ساماندهی شده و قاتونمند، با همزیستی انبوه مردمان میباشد. و هم
شهرواژهنامه آزادشَهْر:(shahr) در گویش گنابادی یعنی مرکز تمدن ، شهرت آبادانی ، نام محلی که 2500 سال قبل در مظهر قنات جهانی قصبه گناباد برای کشاورزی و دفاع و زندگی توسط گبرها ساخ
شهر سوواژهنامه آزادبه ناحیه ای از شهرستان دشتی که در روزگار دور قبل از اسلام مرکز دشتی بوده و گویش اصیل دشتی از آنجا سرچشمه گرفته که از گز دراز تا بردخون ادامه داشته
اناجواژهنامه آزادشهرک اناج اولین شهر جدید ایران است که قبل از انقلاب به آن شهرک شاهنشاهی میگفتند. این شهرک در غرب قصبه اناج قرار دارد و جاده خنداب پل دواب از وسط آ ن میگذرد. بعد
دیباواژهنامه آزاددیبا پارچه ای بوده که تا 3 قرن پیش در شهر شوشتر تولید می شده است این پارچه که از بافت خیلی نازکی بر خوردار بوده و گاهی نیز با الیافی از طلا برای دوخت لباس پادشا
چاملیواژهنامه آزادچاملی از کلمه کاملی گرفته شده است. در شهر شادگان در استان خوزستان که قبایل عرب ساکن هستند جد بزرگ یکی از قبایک کامل نام داشت که در لهجه مردمان شادگانی به چامل م
شیرالیواژهنامه آزادطایفه شیرالی از ایل بختیاری شاخه چهارلنگ است. که خواستگاه اصلی این طایفه شهر قلعه تل (بین ایذه و باغملک) می باشد.و پس از گذر زمان به مناطقی چون سلطان آباد رامهر
صغادالاسودواژهنامه آزادنام چشمه وهمچنین منطقه زراعی وسیعی در شهرستان اقلید فارس است.وشامل صغادالاسود سفلی وعلیا است.مردم اقلید به آن چغرسیاه به ضم اول و دوم میگویند. صغادالاسود یا چُغ