شهرواژهنامه آزادشَهْر:(shahr) در گویش گنابادی یعنی مرکز تمدن ، شهرت آبادانی ، نام محلی که 2500 سال قبل در مظهر قنات جهانی قصبه گناباد برای کشاورزی و دفاع و زندگی توسط گبرها ساخ
شهر سوواژهنامه آزادبه ناحیه ای از شهرستان دشتی که در روزگار دور قبل از اسلام مرکز دشتی بوده و گویش اصیل دشتی از آنجا سرچشمه گرفته که از گز دراز تا بردخون ادامه داشته
شهر ناپرسانواژهنامه آزادبه جایی گفته می شود که قانون آن، قانون جنگل باشد و ظلم و جور و چپاول و جنایت در آن به انتها رسیده باشد و عادی شمرده شود، و نهایتاً داوری در دست ظالم و جابر باشد
سلطان شهرواژهنامه آزادسلطان شهر نام شهری است در شهرستان خرامه از استان فارس. این شهر درسال 1389 مرکز بخش کربال شده است. با توجه به اینکه رودخانۀ کر از کنار سلطان شهر می گذرد، کشت و ز
زراوندواژهنامه آزادنام قدیم شهرستان زرند در استان کرمان می باشدکه این شعر در فاصله 75 کیلومتری شمال غرب شهر کرمان واقع شده است. زراوند به معنی شهری با ارزش زر و طلا
سلطان شهرواژهنامه آزادسلطان شهر نام شهری است در شهرستان خرامه از استان فارس. این شهر درسال 1389 مرکز بخش کربال شده است. با توجه به اینکه رودخانۀ کر از کنار سلطان شهر می گذرد، کشت و ز
زرنقواژهنامه آزادزرنق اسم شهری است از توابع شهرستان هریس که در استان آذربایجان شرقی واقع شده است. بر اساس کاوش های جدیدی که در تپه دوزده باغیر در محدودۀ شهر انجام گرفته است، قدم
طغراجهواژهنامه آزادنام محلی طغرالجرد یکی از دهستانهای شهرستان زرند که در گویش عامیانه طغراجه تلفظ میشود به معنی شهر طغرل