شمیلاواژهنامه آزاد"شَمیلا " یا "شُمیلا" به دو معنای "بادی که از شمال میوزد" و "قلب شده ی "سمیرا "آمده بود" ...
شیلاواژهنامه آزادآسمان زیبا، جنتی، خوشبخت، مسرور کننده، مقبول، خوشحالی، با برکت در هندی الهه آب فارسی سفره طعام
شیلاندرواژهنامه آزادنام اصلی شیلاندر ، چیلاندره می باشد که نام تاریخی چهل آهنگر است که با توجه به گذز زمان به چلانگر وچلاندر تغییر بافته است
شیلاندرواژهنامه آزادنام اصلی شیلاندر ، چیلاندره می باشد که نام تاریخی چهل آهنگر است که با توجه به گذز زمان به چلانگر وچلاندر تغییر بافته است
تفریخگاهواژهنامه آزاد(شیلات) محل تخم ریزی آبزیان؛ محلی مانند آزمایشگاه، در کارگاه پرورش آبزیان، که در حوضچه یا استخرهای مخصوص آن ماهی یا میگو و... از تخم خارج و تبدیل به لارو می شود
شندرواژهنامه آزادشندر به گروهی ازمردمی گفته میشودکه تقریباپانصدسال قبل ازاطراف تهران شمیرانات به سمت کوههای اشکوررحیم ابادوسرانجام قسمتهایی ازشرق گیلان مهاجرت کرده واکنون درسطح