شمالواژهنامه آزادنَسا، نَسو، جانب و سویی که خورشید به آن سو کمتر بتابد. در پستی و بلندی به ویژه در کوه یا کوههایی که یک سویش رو به شمال یا نَسا باشد، خورشید کمتر به آنسو می تابد
شاخابهواژهنامه آزادشاخابه یا خلیج:شخاب یا شاخاب یا شاخابه معنای نفوذ و رخنه و گسترش شاخه آب دریا در خشکی. برعکس شبه جزیره که نفوذ خشکی در دریاست. جمله ی اقوامِ ایران را چو خـون شا
شمالواژهنامه آزادنَسا، نَسو، جانب و سویی که خورشید به آن سو کمتر بتابد. در پستی و بلندی به ویژه در کوه یا کوههایی که یک سویش رو به شمال یا نَسا باشد، خورشید کمتر به آنسو می تابد
نساواژهنامه آزادشمال، نَسا، نَسو، جانب و سویی که خورشید به آن سو کمتر بتابد. در پستی و بلندی به ویژه در کوه یا کوههایی که یک سویش رو به شمال یا نَسا باشد، خورشید کمتر به آنسو م