drag and dropواژهنامه آزادکشیدن و رَهاندَن. هنگام کار با رایانه، کُنِشی (عملی) است که در آن با موشی (ماوس) یک چیز را گرفته، جابجا کرده و می رهانند (رها می کنند). "دِرَگ اَند دِراپ کُن" م
plug and playواژهنامه آزاد(واژۀ پیشنهادی کاربران) بَندوکار، بند و کار. دستگاههای "بَندوکار" پس از وصل به یک رایانه، بی نیاز به خاموش و روشن کردن رایانه کار می کنند. برای نمونه، موشی های
البورکواژهنامه آزادترکیب شده-افزوده شده-به عنوان مثال گچ افزودنی-گچ ترکیب شده ترکیب شده-اضافه شده-افزوده شده-به عنوان مثال گچ افزودنی-گچ ترکیب شده
روشنیدهواژهنامه آزادروشنیده به معنای انسان روشن شده، انسانی که به واسطه جستجو درونی به روشنی و کمال رسیده باشد توضیحات خارج از معنی:دو کلمه روشنیده و روشنیدگان چندین بار توسط این
چشدهواژهنامه آزادچِشُده ؟ یعنی چه کار شده چطور شده و در مشهد و نواحی توسط بعضی از افراد به عنوان اولین کلمه بعد از تعجب و حیران شدن است. مثلاٌ اگر به شخص ناشناسی گفته شود فردا