452 مدخل
تباهیدن.
عاشق شدن.
ر (به ضمه) درگویش خراسان جنوبی، پنهان شدن
چُپ شدن - خیط شدن
خسته شدن
تایید شدن
فدا شدن
متهد شدن وپیمان بستن به کسی پیمان بستن و متهد شدن به کسی
نزدیک شدن/کردن