شابجواژهنامه آزادشابج همان برنج خودرو که بعداز دروی برنج به طور طبیعی ورز می آید. در گویش محلی به آن ورزاکی گفته می شود. شابج در لغت، به معنی اولین و بهترین و برگزیده است.
شترپواژهنامه آزادشِتِرَپْ (sheterap) در گویش گنابادی یعنی با شتاب زمین خورن ، محکم زمین افتادن ، برخورد محکم دو جسم با هم