شاخواژهنامه آزادکسی که فکر کند خیلی بالاست؛ مثلاً:فلانی شاخه. ||یعنی ولم کن! دست از سرم بردار. مثلاً:یک نفر بگوید من بهترم و از این جور پزدادن ها؛ و آن قدر ا
ژنتیک پایشواژهنامه آزادشاخه ای از علم ژنتیک که به استفاده از اصول علم ژنتیک برای نگهداری و حفاظت از گونه های گیاهی و جانوری در معرض انقراض می پردازد.