سیمرهواژهنامه آزادسِیمَرِه (ماداکتو)؛ شهری باستانی در ضلع غربی و جنوب غربی دره شهر. در واقع سیمره نام قسمت قدیمی تر دره شهر است. ماداکتو نیز نام پیشین سیمره بوده است. قدمت این شه
رود سیمرهواژهنامه آزادرود سِیمَره؛ یکی از رودهای باختر ایران. این رود که از سرشاخه های مهم کرخه است از بلندی های برف گیر شمال غربی ایران سرچشمه می گیرد و پس از گذر از شهرستان های سیر
سامرندواژهنامه آزاد(کردی) پادشاه جوان؛ نام کوهی در کردستان در نزدیکی مهاباد. (کردی) پادشاه جوان؛ برگرفته از نام سام در شاهنامه. (کردی) اسم کوهی در مرز ایران، عراق و ترکیه. || در
بیمرغواژهنامه آزادنام روستایی در گناباد که قدمت آن به بیش از2000سال می رسد و معنی آن بی به معنای جایگاه و مغ به معنای مخ(جایگاه مخ ها) در زبان زرتشت بوده که بعدها به بیمرغ برای ت
ویسپوبیشواژهنامه آزادنام درختی اساطیری در اسطورههای ایرانی است که آشیانهٔ سیمرغ افسانهای بر آن است. نام ویسپوبیش در پارسی میانه به معنای «درمان همهٔ دردها» است و درختی است که اهور
سایناواژهنامه آزادآسمان صاف سکوت آرامش نماد تمام پاکی ها پرنده خوشبختی نام یکی از خاندان های زرتشتی ، سیمرغ ، آنکه در سایه روشن باشد سیمرغ هدیه ویژه الهی سیمررغ
سئنواژهنامه آزاد«هما» را «مرغ سعادت» میخوانند و در استورههای زرتشتی هم از آن با نام «سئنه» یا «سیمرغ» یاد شده است.
برسیانواژهنامه آزادواژه ای اوستایی است - شامل بَرَ + سئِنَه، به معنای آغوشی برای باز ، یا همان پرنده معروف شکاری ، یا سیمرغ هم معنا می دهد . به معنای آغوشی برای پرواز کردن نیز هست