سالوسواژهنامه آزادواژه ای یونانی که بعد از حملهٔ اسکندر وارد ادبیات ایران شده است. و به چم (معنی) شادان، چرب زبان، خوش گذران، فتان است. و از واژهٔ نهوسلوس و یا نحوسلوس و یا نحوسل
برونهواژهنامه آزاددریچه ای در پائین تنورکه جهت تمیز کردن و بیرون کشیدن زایآت و خاکستر اضافه تنور وجود داشت-دریچه ای در پائین کندو (سیلو)گندم که جهت برداشتن گندم ،جو ویا سایر غلات
هرکیواژهنامه آزادعشیره ای از کردها هستند که زبان آن ها کردی کرمانجی است که در شمال شرقی عراق و غرب ارویه بخش سیلوانه و صومای برادوست ساکن هستند. ار روستا های معروف هرکی ها در ای