سارانیواژهنامه آزادقومی در سیستان و بلوچستان به معنی ابتدا و آغاز. سارانی به معنی ابتدائی و آغاز هر چیزی می باشد. دز زابل شهرام هم گفته می شود.
سارایواژهنامه آزادترکیبی از دو واژه ی ساری+ای به معناهای زرد و ماه که در تورکی تحلیل یافته به سارای تبدیل شده _ماه زرد - ماه شب14 _ دخترپارسای اذربایجان- در زبان ترکی استانبولی ب
تسقیطواژهنامه آزادمعنای تسقیه یعنی اب دادن سیراب کردن کامل کردن ودرصورتیکه بصورت تسقیط باشدبمعنای تکه تکه دان میباشد
تشکنواژهنامه آزادتشکن دهستانی ست بزرگ واقع در شهرستان دوره چگنی و به مرکزیت روستای سرانبار کلانتری تشکن دهستانی سرسبز و بسیار خوش آب و هواست که در بین کوه های سر به فلک کشیده س
فارتکواژهنامه آزادفارتق سرزمینی باستانی ،حاصلخیزدر کهگلویه که از تپه ماهورهایی زیبا ومحصور در کوههای با ارتفاع متفاوت تشکیل شده است یک چهارم این منطقه از اب رودخانه ی شیرین فارتک
آخراسبواژهنامه آزادنام یک گودال کوچک طبیعی برفراز قله ای درغرب دهستان رقه شهرستان بشرویه که ازآب باران وبرف پرمی شود درگذشته که مردم برای مسافرت ازاسب وقاطروالاغ استفاده می کردندب
ارسواژهنامه آزادخود واژه «ارس» به معنای رسنده در زبان تالشی است که زبان تالشی در پیوند تنگاتنگ با زبان اوستا و نیز زبان باستان آذربایجان میباشد. و این بدان معنی است که این رود