سیاست کیفریواژهنامه آزادآن دسته از اقدامات حكومت و دولت در جهت پيشگيري از وقوع جرم و درمان و بهبود وضع مجرمان
سیاست پردازواژهنامه آزادکسی که سیاست را برای اهداف مشخصی پردازش و مهندسی می کند. مهندس سیاست سازنده ساختار تئوریک سیاست برسی کننده ساختار هندسی سیات
سیاست پردازواژهنامه آزادکسی که سیاست را برای اهداف مشخصی پردازش و مهندسی می کند. مهندس سیاست سازنده ساختار تئوریک سیاست برسی کننده ساختار هندسی سیات