ساعد سلطانواژهنامه آزادروی ساعد پوششی می کشند که باز ها روی آن می نشینند. برای این است که پنجه های باز به دست و لباس آسیبی نرساند.
ساعد سلطانواژهنامه آزادروی ساعد پوششی می کشند که باز ها روی آن می نشینند. برای این است که پنجه های باز به دست و لباس آسیبی نرساند.
پنگ پیالهواژهنامه آزادpenge piyāla ساعت آبی . کاسه ای را سوراخ کرده روی آب می گذاشتند تا کم کم پر شود موقع پر شدن زمان مورد نظر محاسبه می شود (برای تقسیم آب کشاورزی)