آنی ساواژهنامه آزادمانند عشق ، بسان عشق . "آن" در اصطلاح عارفان به معنای "عشق" است . و "سا" پسوند شباهت. + "ی" میانجی.
الساواژهنامه آزادنان خواه - دانه ای خوشبو که بر روی خمیر نان می پاشند و در درمان نیش عقرب مفید است نام دختر ریشه فارسی اسم ملکه ی آرندل
پلاتوواژهنامه آزادسکانسی از گزارش نلویزیونی است که خبرنگار با قرار گرفتن در مقابل دوربین به صورت مستقیم با بیننده سخن می گوید. پلاتو را می توان امضای خبرنگار در پای گزارش تلقی کر
پایلوتواژهنامه آزادآزمایشی - آزمایش - وسیله تثبیت مسیر - وسیله تنظیم و میزان کردن - راهنمایی - سیستم هدایت - هدایت کننده - مشعل کوچک(اجاق گاز و آبگرمکن دیواری) - سکان - فرماندهی -
حلزونواژهنامه آزادلیزک کندرو هلزون، یک واژه پارسی نرکیبی از:هله (سکایی - خنثی) به معنی صدف، و زون (سانسکریت) به معنی کرم حشره.
روهندهواژهنامه آزاددر ایران شرقی واژه ravantah که امروزه روهنده roohandeh خوانده میشود به معنای شاه king ، دارای دستور، صاحب امر، بوده که شکل دیگر واژه Mravantah (مرو=دستور-فرمان-