سنوواژهنامه آزاد1- سِنُو؛ شنا، آب تنی. 2- سِنو:دشتی بین دو کوه که دارای چشمه باشد. 3- روستایی در جنوب شهرستان گناباد در استان خراسان رضوی، به منطقه ای که این روستا واقع است نیز
سنوواژهنامه آزاد1- سِنُو؛ شنا، آب تنی. 2- سِنو:دشتی بین دو کوه که دارای چشمه باشد. 3- روستایی در جنوب شهرستان گناباد در استان خراسان رضوی، به منطقه ای که این روستا واقع است نیز
باربلواژهنامه آزادکلمه ای با معنای خاص بیشتر با گویش خراسانی ، بیش بار آوردن ، در مزارع زعفران سالی که محصول بیش از سنوات پیش باشد کشاورزان آن سال را باربل گویند سال باربل آمد ز
بار بلواژهنامه آزادکلمه ای با معنای خاص بیشتر با گویش خراسانی ، بیش بار آوردن ، در مزارع زعفران سالی که محصول بیش از سنوات پیش باشد کشاورزان آن سال را باربل گویند سال باربل آمد ز